Time Travelled — over 4 years

چه خبرا آینده ی عزیزم؟

Jun 01, 2011 Feb 28, 2016

Peaceful right?

من آینده ی عزیز: امیدوارم هنوز این امیل را داشته باشی چون در غیر این صورت خیلی حیف می شه الآن پیش دانشگاهی هستی ونامه نوشتن برات خیلی عجیبه انگار دارم به یه غریبه که تاحالا ندیدم نامه می نویسم در حالی که تو نزدیک ترین شخص بهمی یعنی خودمی !به هر حال بهت تبریک می گم که این همه مدت زیر درسا زنده موندی و اگه خردی از ته دل تبریک می گم که قبول شدی و هنوز تو این مدرسه فوق العاده درس می خونی اگه هم نشدی خاک تو سرت امیدوارم حداقل یه جای درست و حسابی درس بخونی! اگه هنوز کنکور را بر نداشتن ان قدر نگرانش نباش بالاخره یه جایی قبول می شی اینو از من بشنو که بهتر از هر کسی می شناسمت عاشق پسر شدی؟ اگه شدی خاک تو سرت یادت باشه پسرا موجودات اضافه ی کره ی زمینن! به نفعته این چند تا چیز را فراموش نکرده باشی اولین بهترین دوستاتو که دنیاموژان وروجک تینا نیایش فائقه و عسلن اگه یادت رفتشون خیلی بی شعور و بی وفایی چون قبلا حاضر بودی به خاطر این که 3 ماه ازشون جدایی بمیری ! و دوم این که یه زمانی شقایق و غزل را دوست داشتی اینم بهتره یادت نره واینم یادت نره که سوماو اول دبیرستانی ها چه قدر برات مهم بودن و چه قدر برای قبول شدنشون دعا کرده بودی به خصوص چند تاشون : غزل صنم خاطره ساینا مبینا تینا تارا درسا نگین صبا و یه چند نفر دیگه سوم این که 2.5 را دیگه نباید یادت رفته باشه ! یادت باشه بهترین کلاس زندگیت بود و حاضر بودی همه چیزتو بدی که سال دیگه هم باهمین همکلاسی ها باشی چهارم کتاباتو یادت نره یادت باشه چه قدر کتاب می خوندی و این که کتابای تخیلی را می پرستیدی امیدوارم هنوزم این طوری باشی وگرنه ازت نا امید می شوم ! بازم کتاب بخون و قول بده گه جلدجدید هر کدوم از مجموعه هایی را که دوست داشتی دیدی حتا اگه خیلی بچگونه بودن بخر امیدوارم هنوز نوشتن راادامه بدی و رویای نویسنده بودن داشته باشی یادت باشه عاشق خون آشام ها بودی و از ته دل امیدوارم هنوز اسب سواری کنی و حسابی حرفه ای شه باشی و تو تیروکمانم ماهر شده باشی اینا همه ی چزایی بود که یه زمانی برات مهم بودن راستی آشنایی با مادر به کجا رسید تد بالاخره عروسی کرد؟ و چه رشته ای خوندی ؟ اگه ریاضی خوندی پس به عقلت رجوع کردی و در عین حال حسابی هم عذاب کشیدی اگه تجربی خوندی بهت افتخار می کنم کلی با زیستش حال کردی نه؟ اگه انسانی خوندی نمی دونم چی بهت بگم ولی حتما علاقت به ادبیات از الآنم بیشتر شده یا نکنه می خوای وکیلی چیزی شی؟ اگه هنر خوندی هم که بی خیال همه چیز شدی و فقط رفتی سراغ حال و حول ولی احتمالا باعث شده از همه ی دوستات جدا شی ! دیگه نمی دونم بهت چی بگم به هر حال موفق باشی هنوز دانشگاه پیش روته امیدوارم باهاش حال کنی و راستی وقتی این نامه را گرفتی سریع بیا تو این سایت و یه نامه به خود فارق التحصیل شدت بنویس ! راستی خاله شدی یا نه ؟ اگه شدی تبریک می گم از طرف من یه بوس درست و حسابی بکنش امیدوارم دختر باشه اگه عمه هم شدی که جدا شک دارم اونم بوس کن به شقایق سلام برسون و بگو خییییلی دوسش دارم به مجتبا سلام برسون و بگو امیدوارم عاقل شده باشه به مامان بگو اگه خیلی حرصش دادم ببخشید هنوزم حرصش می دی نه؟ می دونی فردا امتحان دینی دارم و مطمئنم گند می زنم :( ولی حوصله ندارم بخونم! امیدوارم امسال معدلم زیر 19 نشده باشه شده؟ راستی خوشگل شدی؟ امیدوارم شده باشی یادت باشه موهاتو رنگ نکنی موی مشکی خیلی قشنگ تره راستی یادت باشه امسال پروژت تقدیر گرفت توی انجمن نوشتن یادت باشه خیییییییلی افتخار می کردی تو رسیدن به رویاهات موفق باشی دنیا خیلی قشنگه قدرشو بدون راستی سوم راهنمایی مسافرت رفتید؟ فوق العاده بود نه ؟ خوش به حالت نمی تونم تا وقتی بریم صبر کنم قدر این سال هایی که گذشته را بدون خیلی محشر بودن مطمئنم کلللللی سال های محشر هم جلوته تبریک دلم نمی خواد خدافظی کنم حرف زدن باهات فوق العاده بود بازم خاطره بنویس بعدا وقتی می خونیشون خیلی خوبه خواهش می کنم تمنا می کنم اعتقادتو به جادو وموجودات خیالی از دست نده اون جوری تو هم می شی یکی عییییین همه ی آدما هنوزم حسابی خیال بافی کن عین الآنت لطفا بهم نگو یادت رفته تخیل فوق العاده است هنوزم بهش افتخار کن نمی تونم صبر کنم ببینمت از ته ته دل امیدوارم این نامه بهت برسه وبخونیش خیلی خیلی دوست دارم این اتفاق بیفته دختر خوبی باش بازم جغد باش و عاشق شب باش به این وبایی که می نویسم یه سری بزم تا خاطراتت یادت بیان گرچه به احتمال زیاد بسته شدن sahratagmtgs.blogfa.com و itsjust4me.blogfa.com نظراشون را بخون و بخند سعی کن چیزایی را که یه زمانی ان قدر برات مهم بودن یادت نره هی می آم خدافظی کنم ولی چیزای جدید یادم می افته که بهت بگم ! درکم کن خیییییلیییی دوست دارم می دونم تو هم شدید دوسم داری به رویاها و تخیلات بچسب و دوستاتو هیچ وقت یادت نره یادت باشه جونتو برای دنیا می دادی اگه هنوز می بینیش که از ته ته دل امیدوارم این طور باشه سلاممو بهش برسون و بهش بگو یادش بیفته که چه قدر همو دوست داشتیم و برا هم می مردیم من که این جوری بودم به نفعشه اونم این جوری بوده باشه ! موژانم خیلی دوست داشتی بهش سلام برسون و بهش بگو چه رقیب عشقی هایی که با هم نبودیم و به وروجک سلام برسون و بگو که حال غزلای خودش چه طوره؟! و بهش بگو همسرویسی بودن باهاش فوق العاده بود به نیایش بگو بغل دستی دو سالت سلام رسوند و به تینا بگو دوست 5 سالت از اون به موقع تو آینده به یادت بوده به فائقه بگو صائقه سلام رسوند و بگو عاشق عاشقونه با معشوقت معاشقه می کردی ! دیگه جدا باید ازت خدافظی کنم امیدتو از دست نده انتخاب رشتتو درست بکن که پشیمون نشی یادت باشه علاقه ات را در ارجعیت ارجعیت قرار بدی وگرنه واقعا حتا نمی تونی 4 سال اول را دوام بیاری تا لیسانستو بگیری سعی کن فوق لیسانس را بگیری دوباره می گم استرس کنکور را نداشته باش و 2.5 را هم به خاطر داشته باش و از همه ی همه مهم تر از آخرین سالت تو خرد-به امید این که قبول شده باشی - لذت ببر باعشق شدیدو زیاد خودخودت شیما دوم راهنمایی خرد در شرف ورود به سوم راهنمایی یه 2.5 ای واقعی! بیل و کلنگ و تیشه / 2.5 آدم نمی شه یه بار واسه همیشه / 2.5 اسطوره می شه نه قزوین نه اصفهان /داریم می ریم به سمنان فقط اول دیروز/فقط دوم امروز / فقط سوم فردا! سوفوری داشتیم خوشگل بود فرار کرده ز کوچه دوریش برامون مشکله کاش نمی رفت از کوچه /سوفور محلمون یه دونه جارو داشت شی می زاشت روی درخت صبح که می شد بر می داشت / کوچه بی فرهنگ ما پخشه تموم آشغالاش خوب اگه خوب بد اگه بد رفته سوفور با آوازاش / پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم شهرداری.... -امیدواریم بقیشو یادت باشه یه مرغ نازی داشتم خوب نگهش نداشتم / شغال اومد و بردش ...-اینم همین طور اینم داشته باش: می خوام از خواب بلند شم و ببینم اول مهره می خوام ببینم که هنوز می تونم سر کلاس 2.5 برم هنوز می تونم گوشه ی گوشه ی کلاس پیش موژان بشینم هنوز می تونم دهنی عسل را بخورم و حال همه را بهم بزنم هنوز می تونم از تینا حرص بخورم هنوز می تونم با نیایش بخندم و بهش بگم بغل دستی دو ساله هنوز می تونم با حانیه دست بدم هنوز می تونم توی گروه ریاضی پیش درسا بشینم سر کلاس قرآن به صبا بخندم هنوز می تونم به این فکر کنم که چه جوری سروین ان قدر ساکته ولی همه چیزو می دونه و در عجب باشم که امیتیس هنوز عاشقه پگاهه یا نه هنوز می تونم به سمانه و نهال فکر کنم و گریه های شیدا را ببینم می خوام هنوز بتونم مطمئن باشم که سر کلاس زیست فرانک جواب همه ی سوالا را می دونه و کمند همیشه برای پرسش تاریخ داوطلبه می خوام هنوز بدونم که هلیا همیشه لبخندی برای زدن بهم داره و اینو کشف کنم که لیلی با همه ی ساکتیش از همه ی ما شیطون تره و شوخ طبعی عجیبی هم داره می خوام هنوز بتونم به صورت بانمک فریال نگاه کنم و در اوج ناراحتی هم با دیدن چهره ی شرو شادش بخندم می خوام بازم بتونم غرغر های زیر لب آنیتا را بشنوم و به اظهار نظر های محبت آمیز صبا در مورد مدرسه ی قبلیمون گوش کنم ومی خوام هنوز بتونم با گیسو در حسرت اسب سواری بمونم می خوام بازم از توی لاکرم شیشه ی دلستر بیرون بیفته و بشکنه و بازم وسط سرما و برف پنجرمون بسته نشه می خوام بازم خانم هوشمند را حرص بدیم و از خانم فرزاد تبار تعریف کنم با اولی گریه کنیم و با دومی بخندیم می خوام بازم نگران باشیم که خانم میر غام پور رو چه مودیه و منتظر باشیم که ببینیم خانم نیک آیین این دفعه می خواد با چه لهجه ای باهامون حرف بزنه می خوام بازم افشار را حرص بدیم و با هم بلند بلند شعار بدیم که هیچ وقت آدم نمی شیم و می خوام بدونم که این دفعه کدوم معلم از دستمون شاکیه می خوام بازم رو بادکنک یادگاری بنویسیم و هوا کنیم می خوام بازم بتونم عضو کلاسی باشم که وقتی تو صداقت شجاعت ازم می پرسن از کدوم همکلاسیم بدم می آد از ته دل جوابی براش نداشته باشم می خوام بازم عضو کلاسی باشم که کوچیک ترین تخته را داره و رنگ میزاش با همه فرق داره کلاسی که تلویزیونش اتصالی داره و ساعتش 2-3 ساعتی عقبه می خوام بازم عضو کلاسی باشم هر لحظه یه ماجرایی اطرافش جریان داره می خوام بازم با افتخار تمام بگم 2.5 ای هستم می خوام هنوز بتونم 2.5 ای باشم ولی بزرگ ترین مشکل اینه که دیگه نمی تونم چشمام پر از اشک بود و ذهنم پر از خاطره اولین اشک از چشمم افتاد نگاش کردم و توش خاطره های اول سال را دیدم توش خودمون را دیدم که جلوی در دبیرستان نشستیم و گوگول اینا را اذیت می کنیم خودمون را دیدم که با عبور هر معلمی از جا پا می شیم و آه و نالمون در می آد موژان و دنیا را دیدم که با هم قدم می زنن و خودمو وروجکو که با هم حرف می زنیم توش افه را دیدم که جلوی پامون با سر می افته و صدای قهقهه های خندمون را شنیدم توش دیدم که نیمکت ها را جا به جا می کنیم و رو به روی هم می شینیم پاهامون را روی هم می زاریم تا صدای داد کسی که پاش زیره در بیاد اشک دومم افتاد توشو نگاه کردم بازم خودمون بودیم تو دفتر خانم نیامیر وایساده بودیم و سعی می کردیم شرمنده به نظر بیایم در حالی که همه به عکس گوگول اینا روی دیوار زل زده بودیم بازم دیدم دیدم که 13 آبان با مدرسه سینما رفتیم و همه روی زمین جلوی سینما دراز کشیدیم دیدم که 2.6 تشکیل شد اشک بعدی افتاد توش کلاس نوشتن بود توش جوجه کلاغ و عقاب دو سر را دیدم توش دیدم که موژان گفت توی سینما روی هم خوابیدیم و خاطره را تا مرز سکته برد تمام ماجراهای 5 شنبه ها مون را دیدم و دوباره بهشون خندیدم این دفعه منتظر اشک بعدی بودم غزلو دیدم که لپ موژان را می کشید و به من می گفت بخندم توش دیدم که باهامون دست می داد و سلام می کرد روز ولنتاین را دیدم و دوباره پامو شکوندم و دنیا را دیدم که صنم را از کلاسشون بیرون کرد و افه را که کادوی وروجک را بغل کرده بود و خاطره که فائقه را از پشت میز بغل می کرد اشکام می افتاد توشون همه ی چیزایی را می دیدم که دلم براشون تنگ می شد دوباره غزل را دیدم که مسافرت می رفت و روز خیریه را که دنبالشون تمام مدرسه را زیر پا می زاشتیم روز جشنواره را دیدم که اومدن پیشمون تو حیاط نشستن و تارا را که برامون می رقصید بازم دیدم که با هم رفتیم سمنان گریه های وروجک و فائقه را دوباره دیدم و عسل را که پیش ما اومد بازم شب خانم نیامیر را دیدم که روی لباس خوابش چادر پوشیده بود و خودم و دنیا را که راجع به چه چیزایی حرف می زدیم قطار برگشت را دیدم که به قصه ی اکیپ نیایش اینا گذشت و رقص های آنیتا و دهن های باز خودمون بازم خودم را دیدم که کف زمین ترمینال نشسته بودم و حاضر نبودم خونه برم حالا اشکام از قبل تند تر می ریخت و به زور می دیدمشون مریم و درسا را دیدم و خودمون را که با پررویی تمام زیر چشم غره های صنم یه مرغ نازی داشتم می خونیم گریه های روز آخر را دیدم و صنم را که دنیا را بغل کرد غزل که خودمو و خاطره که با فائقه خدافظی کرد حالا اشکا ان قدر تند می اومد که دیگه نمی تونستم خاطراتم را توشون ببینم ان قدر گریه کردم که دیگه نه اشک تو چشمم موند و نه خاطره تو ذهنم. دوستت دارم خوشحالم که باعث شدم خیلی چیزا یادت بیاد شیما 14 ساله پ.ن : تولدت خیلی خیلی مبارک عزیزم! تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک ! بیا شمعا را فوت کن تا 100 سال زنده باشی! زیگ زاگ زیگ زاگ می خونیم بادلی شاد این کادوی جشنت تولدت مبارک باد!

Load more comments

Sign in to FutureMe

or use your email address

Don't know your password? Sign in with an email link instead.

By signing in to FutureMe you agree to the Terms of use.

Create an account

or use your email address

You will receive a confirmation email

By signing in to FutureMe you agree to the Terms of use.

Share this FutureMe letter

Copy the link to your clipboard:

Or share directly via social media:

Why is this inappropriate?